۱۳۸۸ تیر ۱۷, چهارشنبه

چـرا نااميـد باشيم وقتــــي که میتونیم پیروز باشیم؟

چـرا نااميـد باشيم وقتــــي که میتونیم پیروز باشیم؟

بيش از دو هفته مبارزه، چندين شهيد، چند هزار دستگيري، و ... اين انتظاري را ايجاد کرده است که بايد سريع به موفقيت نهايي برسيم. عقده هاي چندين ساله مردم از بي عدالتي و توهين سر باز کرده است و انتظار است که يک دفعه کار را يکسره شود! حال که با سرعت مطلوبشان کار پيش نرفته است مايوس شده اند که البته تا حدودي طبيعي است.
اما درست اين است که به خود و اطرافيانمان يادآور شويم که در حقيقت يکي از بزرگترين پيروزيهاي تاريخ ملت ايران در مدت کوتاه يک ماه اتفاق افتاده است! و بايد به دستاوردهاي فوق العاده اي که به دست آورده ايم به خود بباليم:
· در جريان چهار سال گذشته و به خصوص در جريان انتخابات ، عموم مردم به آگاهي فوق العاده اي رسيدند و متوجه اهميت مسايل مهمي مانند اهميت کارشناسي، اهميت برنامه ريزي، خطر مذهب و داستان‌های ساختگی امام زمان در فریب و سر کیسه کردن مردم
، مذهب و خرافات مذهبي ، فساد در قدرت و ... شده اند.
· وجهه مردم ايران در جهان از يک ملت خشن و تروريست که کاري جز فرياد مرگ و فحش دادن در خيابان ندارد و هيچ منطقي را نمي پذيرد اکنون به ملتي شجاع، با فرهنگ و اهل آرامش تغيير کرده است که تظاهرات سه ميليوني را در سکوت و آرامش برگزار ميکند و دنيا اين ملت را در بند حکومتي مستبد و خونخوار ميبيند. اين پيشرفت بسيار بزرگي است که به طرز معجزه آسايي اتفاق افتاد. تمام پول نفت را هم خرج تبليغات ترميم وجهه ملي ميکرديم و هزاران طومار اينترنتي براي خليج فارس و فيلم 300 امضا ميکرديم نميتوانست حتي يک دهم اين اثر را داشته باشد.

· در پي تقلب و کودتاي انتخاباتي، اکثريت مردم حتي بسياري از آنهايي که به احمدي نژاد راي داده بودند متوجه ظلم و بي عدالتي سردمداران و مدعيان عدل اسلامی شدند. همه آنها اکنون متوجه هستند که روبرويشان جريان فاسد و کودتاگري است که به راحتي دروغ ميگويد، ارزشي براي مردم و نظراتشان قايل نيست و آنها را خس و خاشاک ميداند، حاضر به کتک زدن و کشتن مردم بيگناه براي حفظ منافع مالي کثيف و قدرت نامشروع خود است. مردم اکنون ماهيت خامنه اي، احمدي نژاد دروغگو و دار و دسته فاسدش، قاضي مرتضوي، شوراي نگهبان، فرماندهان سپاه و نيروي انتظامي، شکنجه گاه اوين، فرماندهان رانت خوار بسيج، صدا و سيماي دروغگو و لبنانيهايي که براي قتل عام مردم بيگناه ايران اجير شده اند را به خوبي ميشناسند. يک لحظه فکر کنيد که چند سال و چقدر بايد زحمت ميکشيديد که اين اطلاعات را به همه مردم برسانيد؟ دست دشمن درد نکند، خودشان زحمتش را کشيدند!

· مردم اکنون همديگر را ميشناسند. ميدانند که در خيابان با هم بودند. ميدانند که اغتشاشگر نيستند. ميدانند که شبها با هم شعار میدهند. ميدانند که با هم هستند و ميدانند که دشمنشان کيست. چنين همبستگي اي خارق العاده نيست؟

· خيلي از افرادي که معتقد به اين حکومت بودند منجمله خانواده شهدا، رزمندگان قديم، افراد فریب خورده و حزب الله، جانبازان، پاسداران، ارتشیان و اقشار مختلف دیگر مردم بعد از ظلم هاي اخير، کشتار مردم و ... به خوبي متوجه شده اند که اهداف انقلاب 57 و آرمانهاي امام خميني هندی ملعون و دیگر دین فروشان در اصل ضد ایرانی‌ و ملیت ایرانی‌ است. گر جه بسیاری هنوز از نام موسوی برای پیشبرد اهداف این تظاهرات استفاده میکنند،‌اما آنان میدانند که معنی‌ واقعی‌ اسلام یعنی‌ جه. ديگر حکومت و اسلام مشروعيتي پيش آنها ندارد و دقت کنيد که آنها مهمترين تکيه گاه حکومت در طي سالها بوده اند. علامت اين موضوع را ميتوانيد در تعداد کم افراد عادي در جشن پيروزي احمدي نژاد و خطبه نماز جمعه خامنه اي ببينيد که ناچار ميشوند با اتوبوس جيره خوارها را براي حفظ ظاهر بياورند.

· بطور کلي تکليف و موضع مردم و نظام روشن شد و در حقيقت خودي ها رفتار و موضع خشن و محکوم خود را با سيل ناخودي ها روشن کردند و اين تنها ناشي از حضور خودجوش و باورپذير مردم صورت پذيرفت


پس افسردگي، آيه ياس خواندن و ... بس است. خوشحال باشيم. موفقيتي که تاکنون در اين مدت کوتاه بدست آورده ايم آن قدر ارزشمند است که افسردگي ما مانند کسي ميماند که دنبال گنجي از الماس بوده است و اکنون گنج طلا بدست آورده است و از اين خسران (!) افسرده شده است!

۱ نظر: