امروز اگر تو نیستی
ما هستیم ما هستیم
می شنویم هر کجا هستم اگر میروم
مـیدوم اندر رهـش گـــر نــروم نیستم
زمزمه جویبــار حاصـل یک بـــودن است
غـرش سیل ام کنــون، گـر نــروم نیستم
باز نگـردم به جوی، جوی مرا جای نیست
پارســی ام چون خلیــج، گر نروم نیستم
شاعره: پریچهر
ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم
موج زخود رفتهای تیز خرامید و گفت: هستم اگر میروم، گرنروم نیستم
ما هستیم ما هستیم
می شنویم هر کجا هستم اگر میروم
مـیدوم اندر رهـش گـــر نــروم نیستم
زمزمه جویبــار حاصـل یک بـــودن است
غـرش سیل ام کنــون، گـر نــروم نیستم
باز نگـردم به جوی، جوی مرا جای نیست
پارســی ام چون خلیــج، گر نروم نیستم
شاعره: پریچهر
ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم
موج زخود رفتهای تیز خرامید و گفت: هستم اگر میروم، گرنروم نیستم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر